چیزی شبیه به شب چهارشنبه سوری خودمان، آیینی ملی فرهنگی که هر ساله با عنوان جشن هالووین در کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار میشود مراسمی که ریشه در مسیحیت غربی دارد و سه شبانه روز یعنی از ۳۱ اکتبر (۹ آبان) آغاز میشود.
هر چه بیشتر در بارهاش جستجو کنیم، به ریشه ناپیدای آن بیشتر پی میبرید. در واقع هالووین را مهاجران ایرلندی و اسکاتلندی در سده نوزدهم با خود به قاره آمریکا آوردند و جزء یکی از آیینها دینی مسیحیت به شمار میرود.
بدین صورت که شرکت کنندگان در این جشن با حضور در کلیساها و دعا خوانی به روشن کردن شمع بر سر قبر مردگان خویش میپردازند، همچنین از جمله رسومات این شب این است که از خوردن گوشت امتناع میکنند وبه شب زنده داری میپردازند. البته باید تاکید کرد که هالووین صرفا یک جشن و آیینی بود که امروزه در جایی دیگر رنگ و بوی جشن سکولار و جنبه تجاری به خود گرفته است.
اگر بخواهیم هالووین را بیش از گذشته بشناسیم باید گفت که این یک آیین است نه یک تجارت تبلیغاتی. هالووین هم مانند جشن کریسمس فرهنگی ملی است.
ابتدا گفتیم که مراسم هالووین از طریق مهاجران ایرلندی و اسکاتلندی به آمریکا به آمریکا آمد، اما پس از آن به دیگر نقاط دنیا اشاعه پیدا کرد و در قرن نوزدهم و بیستم روی مذهبی خود یعنی All hallows day را از دست داده و رفته رفته با نقابی شیطانی All saints day روی کار آمد و ریشه شیطانی با این جشن آشکار شد.
حالا ده سال از نگاه شیطانی این آیین میگذرد و مراسمی با عنوان هالووین صرفا به جشنی برای اهانت به راهبههای مسیحی، کلیسا و خوش گذرانی و عیاشی میگذرد و سعی میکنند با این کار انزجار خود را از کلیسا بیان کنند.
متاسفانه فرهنگی غلط و ضد دینی هالووین به ایران نیز سرایت کرده است و بی آنکه بدانیم از چه زمانی خود را به نسل جدید یعنی نوجوانان و جوانان نشان داده و حالا جوانان با پوشیدن لباسها و گریمهای مرسوم به این جشن عکس و فیلم گرفته و آن را در شبکههای مجازی منتشر میکنند.
تاکید میکنم بی آنکه بدانند هالووین دیگر یک مراسم دینی نیست و کاملا به جشنی ضد دینی و ضد اخلاق تبدیل شده است.
سید مجتبی حورایی پژوهشگر و استاد دانشگاه درباره مراسم هالووین و تاثیر فرهنگ غلط غربی به روی نوجوانان و جوانان اظهار کرد: انسانها در روز هالووین معتقد بودند که برای اموات خود خیرات بدهند و یاد آنها را زنده نگهدارند، اما کمکم این به جشنی برای خوشگذرانی طبقه مرفه جامعه تبدیل شد و اطعام نیازمندان و یاد مردگان به حاشیه رفت و نابود شد.
او در ادامه درخصوص انحرافات ایجاد شده پیرامون جشن هالووین گفت: انحرافات هالووین ریشه در خرافات و حواشی دارد که بعد از سالها به آن اضافه شده است و ما بدون اینکه تحلیلی عقلانی داشته باشیم و ریشهیابی کنیم از آن پیروی میکنیم.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه دنیای غرب خاستگاه ترویج و تغییر فرهنگ ملل مختلف است، بیان کرد: دنیای غرب (آمریکا) در هرجایی که برای او سودی داشته باشد، حضور دارد، و شما مطمئن باشید که در رابطه با جشن هالووین به حتم منفعتی برای آمریکاییها وجود دارد که چنین تبلیغات گستردهای را در کشورها انجام میدهند.
او ادامه داد: شما شک نکنید که بنگاههای غربی به دنبال آدمهای بحران زده هر کشور میروند، کسانی که غرب زده هستند و هویت خودشان را به یک جشن آن طرف آبی میفروشند. البته نبایدهزینههایی که غربیها در ترویج فرهنگ یا مد هالووین میکنند را نادیده گرفت، چراکه ترغیب و مهمانیهای جوانانما در جشن هالووین اتفاقی نیست و مطمئن باشید که غربیها برای چنین شبی هم در کشور ما و هم در دیگر کشورها هزینه کردهاند.
حورایی در پایان یادآور شد: پس از تحولات جشن هالووین این مراسم دیگر یک آیین مذهبی نیست و اصلا در کشور ما اشارهای به آن نشده است و تا امروز هرچه به عنوان جشن هالووین در مهمانیها برپا شده ریشه مذهبی و دینی اصیل هالووین نیست. شما یک فرد را نمیبینید که ریشه مذهبی و دینی چه اسلامی و مسیحی داشته باشد و هالووین را برگزار کند. البته اگر بخواهیم درباره هالووین و ریشه مذهبی و دینی آن مباحث زیادی را مطرح کنیم و نشستها بگذاریم بیشتر روی آن تبلیغ کردهایم و چه بهتر که درباره راه غلط حرفی مطرح نشود.
لودیگ شیک ludwig schick اسقف اعظم شهر بامبورگ آلمان میگوید: شیطانگرایی و ارتباط با جن و ارواح در هالووین، باعث نابودی ارزشها میشود. ما نباید اجازه دهیم بیفرهنگی شیطانی، فرهنگ مسیحیمان را له کند. من از تمام خانوادهها، معلّمین مدارس، مسئولان تربیتی و مربیان مهدکودکها میخواهم جلوی جشنهای هالووینی را بگیرند. "جشن قدّیسین" از قرنها پیش در مسیحیت ریشه داشته و قرار بوده پیامهای مهمی مانند کرامت، جایگاه ابدی انسان، مرگ، رستاخیز و. را به همکیشان ما انتقال دهد. این اعمال، از وحشت مرگ در دلهای بشر میکاست، اما تفکر هالووین، یک بسته شیطانی است که نگاه نوستالژیک به این جشن را نابود کرده است.»
کلیسای کاتولیک در لهستان نیز با شیطانی خواندن هالووین، در سایت خود نوشت: ترویج هالووین، جوانان را به فساد میکشاند. ابداع کننده شیطانپرستی مدرن، "آنتون لاوی" شب هالووین را بزرگترین جشن پرستش شیطان میدانست و ما باید نسبت به آداب شیطانی این جشن هوشیار باشیم.»
چند سالی است که صدای زنگ خطر فرهنگهای غلط در کشورهای غربی به صدا درآمده است و جلوی ترویج آنها گرفته شده است، اما در کشورهای دیگر مانند ایران نه تنها برخوردی نمیشود بلکه آگاهی لازم هم به نسل جدید داده نمیشود، نسلی که در دنیای پیشرفته امروز پیش از آنکه درست یا غلط بودن چیزی را برایشان بیان کنیم، خودشان معما را کشف و با سلایق و علایقشان بومی کردهاند. درست مانند شب ولنتاین و .
فرا رسیدن آخرین روزهای ماه صفر ،
یادمان شهادت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ،
آغاز مظلومیت اهل بیت علیهم السلام
و شهادت سبط اکبر نبی مکرم اسلام ،
سردار بی یاور و غریب مدینه امام حسن مجتبی (علیه السلام)
و عالم آل محمد سلطان علی ابن موسی الرضا علیهما السلام
را به محضر مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم .
جدیدترین استفتائات از مقام معظم رهبری به همراه پاسخهای ایشان در آبان ماه ۹۸ را میتوانید در ادامه این گزارش بخوانید.
سؤال: اگر بعد از نماز جماعت معلوم شود، فردی بنا به دلایل مختلف نمازش صحیح نبوده است، آیا باعث صدمه به نماز سایرین میزند؟
جواب: اگر هنگام نماز، یقین به بطلان نماز او نداشتهاند یا از طریق دیگران اتصال صفوف جماعت بر قرار بوده است، نماز سایرین اشکال ندارد.
سؤال: شخصی مدتها برای غسل، تمام سر و بدن را زیر دوش - بدون مراعات ترتیب - میشسته، حال نسبت به نماز و روزههای گذشته چه تکلیفی دارد؟
جواب: غسل به شکل مذکور صحیح نبوده و باید نمازهایی که با چنین غسلی خوانده شده، قضا کند، ولی روزهها، با فرض این که معتقد به صحت غسل به صورت مذکور بوده، صحیح است.
سؤال: برای وضو مسح پا را تا برآمدگی پا میکشیدم و اخیراً متوجه شدم باید تا مفصل بکشم، آیا نمازهایی که مسح را تا برآمدگی پا میکشیدم باطل بوده؟
جواب: نسبت به نمازهای گذشته تکلیفی ندارید، ولی از این پس مسح پا را تا مفصل بکشید.
سؤالات:
۱) آرایش مختصر زن با حفظ حجاب و پوشش موی سر، چه حکمی دارد؟
۲) استفاده زن از لنز رنگی که تفاوت زیادی با رنگ چشم ندارد، چه حکمی دارد؟
جواب: به طور کلی آنچه عرفاً زینت و آرایش محسوب میشود، باید از نامحرم پوشانده شود.
سؤال: آیا صله رحم، با خویشاوندانی که دیدن آنها موجب آزار و اذیت روحی میشود و باعث فراهم شدن بستر تهمت، غیبت و هتک حرمت میشود، واجب است؟
جواب: قطع رحم با خویشان نسبی جایز نیست، اما صله رحم فقط با مراوده حضوری و رفت و آمد نیست و با احوال پرسی و پیغام فرستادن از طریق تلفن یا نامه هم محقق میشود.
سؤال: اگر من از دختری خواستگاری کنم و خانواده دختر با ازدواج ما موافقت کنند، ولی خانواده من مخالف باشند، از نظر شرعی اشکال دارد؟
جواب: به طور کلّی ازدواج مرد بالغ مشروط به رضایت پدر و مادرش نیست، ولی سعی کنید در این امر مهم با والدین خود که هم خیرخواه و هم دارای تجربه هستند م کنید و حتی الامکان نظر آنان را جلب کنید.
سؤال: برای سجدههای واجب قرآن حتما باید بر مهر و یا چیزهایی که سجده بر آن صحیح است صورت گیرد و یا این که برقالی هم میشود سجده واجب قرآن را انجام داد؟
جواب: در سجده واجب قرآن، باید پیشانی بر چیزهایی گذاشته شود که در نماز میتوان بر آنها سجده کرد، ولی دیگر شرایط سجده نماز مانند رو به قبله بودن، با وضو بودن و امثال آن لازم نیست؛ همچنین در این سجده ذکر گفتن واجب نیست، ولی مستحب است، و بهتر است این ذکر گفته شود: لااله الّا الله حقاً حقاً، لااله الّا الله ایماناً وتصدیقاً، لااله الّا الله عبودیّتاً ورقّاً، سجدتُ لک یا ربّ تعبّداً و رِقّاً، لامستنکفاً ولامُستکبراً، بل أنا عبدٌ ذلیلٌ ضعیفٌ خائفٌ مستجیرٌ.»
سؤال: آیا تعویض طلای کارکرده با طلای نو اشکال دارد؟
جواب: اگر وزن دو طلا مساوی باشد یا در صورت تفاوت در وزن، مبلغی یا چیزی به طلایی که وزن کمتر دارد اضافه شود، اشکال ندارد، اما در صورت تساوی در وزن، اضافه کردن مبلغ به هیچ کدام جایز نیست، در هر حال بهتر است هر کدام را در بیعی جداگانه معامله کنند، یعنی ـ مثلا ـ ابتدا طلای کهنه را بخرد، سپس طلای نو را بفروشد، یا بر عکس.
سؤال: بنده در یکی از سایتهای کلیکی مقدار دو میلیون تومان سرمایه گذاری کرده ام و آن سایت هم مبلغ ۲۸۰ هزار تومان سود خالص هر ماه به بنده می دهد و طرز کارش این طور است که بنده چهار یا پنج تا تبلیغ کلیکی مشاهده میکنم که به مدت تقریباً ۳۰ ثانیه میباشد و بنده مقداری زیرمجموعه اجارهای خریداری کردم در همان سایت که همه به صورت ربات هستند و آنها هم سود و هم سرمایه را هر شب وارد حساب من میکند؛ یعنی هر شب ساعت ۲۴ مقدار ۷۹ هزار تومان به حسابم واریز می شود که در ماه حساب کنم میشود ۲۸۰۰۰۰ تومان سود یا هر روز ۹ هزار و ۵۰۰ تومان سود، آیا این این کار جایز است یا خیر؟
جواب: این کار که مبتنی بر امور غیر واقعی، فریب و اغراء به جهل است، جایز نیست.
سؤال: پوشش زن در حال نماز چگونه باید باشد؟ اگر نامحرم نباشد، باز هم پوشش کامل لازم است؟
جواب: زن در حال نماز ـ جز گردی صورت و دستها تا مچ ـ تمام بدن را باید بپوشاند، اما در صورتی که نامحرم حضور نداشته باشد، پوشاندن پاها تا مچ واجب نیست.
سؤال: اگر هنگام نماز دچار خون دماغ شویم، نماز باطل است؟
جواب: اگر خون داخل بینی باشد و به بیرون سرایت نکند، اشکال ندارد وگرنه، در صورتی که برطرف کردن نجاست از بدن بدون انجام عملیکه منافات با نماز دارد ممکن باشد، باید پس از تطهیر بدن، نماز تکمیل شود و اگر بر طرف کردن نجاست با حفظ حالت نماز امکان ندارد و وقت هم وسعت دارد، واجب است نماز قطع شود و با بدن پاک نماز خوانده شود.
حسین من بیا و این دل شکسته را بخر
حسین من مسافر جا مانده را با خود ببر
سپردم دل را به جاده.
میاد خاطراتم جلوی چشام
من اون خستگی تو راهو میخوام
میخواستم مثه اهل بیت حسین
با اهل و عیالم، پیاده بیام.
السلام على الحسين
و على علي بن الحسين
و على اولاد الحسين
و على اصحاب الحسين
بیستم صفرسالروز اربعین سرور و سالار شهیدان
حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد .
بارونه بارون
چشمای گریون
این شبا گریه عادتم شده.
برات بمیرم برادر بی کفنم * یه اربعینه دارم برات زار می زنم
شبیه مادر ببین کبوده بدنم * یه اربعینه دارم برات زار می زنم
عشق به امام حسین
پیاده توراه کربلا
یا حسین(ع).
در اعمال روز اربعین آمده است:
روز بیستم روز اربعین و به قول شَیْخَیْن روز رُجُوع حرم امام حسین علیه السلام است از شام به مدینه و روز وُرُود جابربن عبدالله انصارى است به کربلا بجهت زیارت امام حسین علیه السلام و او اوّل زائر آن حضرت است و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است و از حضرت عسکرى علیه السلام روایت شده که فرمود علامات مؤ من پنج چیز است پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز گذاردن و زیارت اربعین کردن و انگشتر بر دست راست کردن و جَبین را در سجده بر خاک گذاشتن و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن و شیخ در تهذیب و مصباح زیارت مخصوصه این روز را از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده و ما انشاءَالله آن را در باب زیارات نقل خواهیم نمود.
مجله فرانسوی "L'Echo de la Mode " با انتشار عکس هایی، تحلیلی درباره آرایش و ظاهر دختران ایرانی انجام داده که جای تامل دارد!
صورت ن و دختران ایرانی دیگر اصلا دلنشین و خواستی نیست، آنها سادگی و زیبایی واقعی را پشت نقاب سنگینی از مواد آرایشی و عمل زیبایی مخفی می کنند.
جای تعجب دارد که ن این کشور علیرغم آموزه های دینیشان خود را شبیه ستاره های فیلم های آمریکایی آرایش می کنند، اینجور صورتها فقط در فیلم های غیر اخلاقی دیده می شود ما در خیابان های اروپا به ندرت با چنین مواردی روبه رو می شویم!
بیش از 100هزار زن ایرانی سالانه عمل زیبایی انجام میدهند. درایران صورت ن بیش از آنکه حس خوبی القا کند، حس شهوت را برانگیخته میکند! خرید و فروش کتاب در مقابل لوازم آرایش، بسیار ناچیز است
از رفتن می گویی
و من برگی که
به پاییز فکر می کند.
باغ بی برگی
خنده اش خونی ست ؛ اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن.
پادشاه فصلها؛
پاییز
(مهدی اخوان ثالث)
*******
گوش کن …
صدای نفس های پاییز را میشنوی ؟
و این زیباترین فصل خدا می آید
غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن
چند روز دیگر میریزند
_________________________
نگرانم
پاییز که برسد
ساعت ها را عقب می کشند
دلتنگی ام
یک ساعت زودتر می آید
_________________________
فصلی در راه است
با اشک هایی که هنوز
بر گونه خیابان نیفتاده
خشک می شوند
و عشق پنهانی ترین رازِ پاییز است
تنهایی
مثل باران پاییزی
وسوسه قدم زدن است در خیابان
که می روی و باز می گردی
و تازه می فهمی خیس شده ای تا مغز استخوان هایت
امام حسین(ع):
"قیام من بر مبنای تمایلات نفسانی نیست، من به منظور طغیان و فساد و تباهی و ستم خروج نمی کنم، بلکه انگیزه ام اصلاح امت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهی از منکر است."
سید الشهدا(ع) در واقعه ی کربلا معنای بسیطی از امر به معروف و نهی از منکر ارائه می کند. سپاهیان حسین(ع)نشان می دهند امر به معروف و نهی از منکر معنایی گسترده تر از تذکر به بدحجابان یا نکوهش روزه خواران داراست.
در تاریخ مشهور است لشگریانی که در مقابل یاران سیدالشهدا می جنگیدند در رود فرات غسل می کردند که ثواب جنگیدنشان علیه حسین(ع) بیشتر شود! در مقابل حسین (ع)، جانباز و یار امیرالمومنین (ع) در صفین ایستاده بود،کسی که به تجهد مشهور بوده و شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. اگر با معنای ناقص امر به معروف و نهی از منکر به لشگریان یزید نظاره شود دلیلی برای جنگیدن و امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد زیرا بسیاری از ان ها با پیشانی های پینه بسته از سجده به کربلا امده بودند!
آنچه حسین (ع)در مقابل آن قیام کرد ظلم حاکمان، غارت بیت المال مسلمین، تزویر و انحراف ناشی از کمرنگ شدن آرمان های اصیل اسلامی و بسنده کردن صرف به ظواهر بود.در حکومتی که یزید سردمدار ان بود پاسخ این امر به معروف و نهی از منکر با شمشیر داده شد و منادی این امر به معروف و نهی از منکر در قتلگاه به شهادت رسید و مصیبت های عظیمی بر خانواده ی ایشان روا شد.
از دیدگاه اسلام، هیچ عملى نمى تواند با فریضه امر به معروف و نهى از منکر برابرى کند و امت اسلامى مادامى بهترین امتهاست که به این دو واجب شرعى عمل کند. قرآن کریم در این باره مى فرماید:
"شما بهترین امتى بودید که پدید آمدید ( از این جهت که ) امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و به خدا ایمان دارید."(ال عمران110) در این آیه امر به معروف و نهى از منکر در کنار ایمان به خدا قرار گرفته و این نشانه اهمیت و عظمت این فریضه است.
همچنین قرآن کریم امر به معروف و نهی از منکر را از مهم ترین آرمانهاى تشکیل دهندگان حکومت اسلامى معرفى کرده و بیان میکند:"همان کسانى که هرگاه درزمین به آنان قدرت بخشیدیم نماز رابرپا مى دارند، وزکات مى دهند، وامر به معروف ونهى از منکر مى کنند، و پایان همه کارها از آن خداست."(حج 41)
حضرت على (ع) امر به معروف و نهى از منکر را از همه نیکى ها حتى از جهاد، به مراتب برتر و مهم تر شمرده، مى فرماید:
"تمام کارهاى نیک و (حتى) جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر، جز به قطره اى در برابر دریاى بى کران نمى مانند."(نهج البلاغه حکمت374)
برترى امر به معروف و نهى از منکر بر سایر اعمال در این است که قوام و استوارى سایر نیکی ها در گرو برپایى این فرایض است. فرد و جامعه وقتى مى تواند در مقاومت و جهاد علیه دشمن خارجى به موفقیت نایل شود که موانع و مفاسد داخلى را در پرتو امر به معروف و نهى از منکر ریشه کن کرده باشد.
امر به معروف و نهى از منکر، نقش ارزنده اى در اجراى احکام و حدود الهى داشته و پشتوانه محکمى براى تثبیت ارزش ها و ریشه کنى مفاسد اجتماعى است.
تجربه نشان مى دهد که در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، هرگاه مسلمانان نسبت به محیط احساس مسئولیت مى کردند و به وقایع پیرامون خود واکنش نشان می دادند، دیگر دستورات الهى نیز ارزش واقعى خود را در متن جامعه پیدا مى کرد و اعمال خلاف در جامعه کمتر رخ مى نمود،به عکس هر گاه امر به معروف و نهى از منکر به صورت ارزش فراموش شده در مى آمد و مورد غفلت یا کم توجهى قرار مى گرفت، دیگر احکام الهى اسلام از قبیل نماز، روزه، زکات، حج نیز هر روز کم رنگ تر و بى فروغ تر مى گشت.
در عصر حاضر که حدود 1400 سال از واقعه ی کربلا می گذرد،با تشکیل نظام جمهوری اسلامی که محصول انقلاب بر آمده از آرمان های اسلامی است، انتظار می رود کارگزاران بیش از سایرین در مقابل امر به معروف و نهی از منکر که به صورت نقد و پیشتهاد ارائه می گردد منعطف باشند،.همچنین به دلیل وجود قانون اساسی و ساختار های مبتنی بر اسلام امر به معروف و نهی از منکری که مربوط به مفاسد اداری و حاکمیتی باشد نه به صورت برخورد شخصی بلکه با گزارش دهی به مراکز ذی صلاح انجام می شود.
اخبار ناگواری که هر از چندگاهی به گوش می رسد نشان می دهد در برخی موارد نه تنها از شخص گزارش دهنده تقدیر و تشکر نمی شود بلکه با او برخورد هم صورت می گیرد.
مثلا مدیر بانکی که فساد اقتصادی موجود در بانک را به مراجع گزارش می کند مورد غضب مسئولان بالادستی خود قرار گرفته و بعد از کاهش حقوق از کار اخراج می شود، متاسفانه تعداد این موارد کم نبوده و وقوع آن در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر از اصول رفتار اجتماعی ان است به هیچ وجه پسندیده نیست.
روزگاری در حکومت بنی امیه سیدالشهدا به عنوان بزرگترین ناهی از منکر به شهادت رسید و جمهوری اسلامی بر پایه ی آرمان های ایشان شکل گرفت اما با توجه به مثال ذکر شده و مثال های مشابه مشهود است که هنوز امر به معروف و نهی از منکری که حسین(ع)از ان تفسیر عملی برای تاریخ بر جای گذاشت در شئون اجتماعی ما ملموس نیست.
برای جلوگیری از برخورد با گزارش دهندگان تخلف لازم است قوانینی با ضمانت اجرایی بالا مصوب گردد که این ناهیان از منکر را در مقابل آسیب های مادی و معنوی که ممکن است به آن ها وارد شود محافظت کرده و حتی مورد تقدیر قرار دهد.
همچنین ایجاد بستر های مناسب و امن گزارش دهی در کنار تصویب قوانین مذکور باعث می شود مردم با آسودگی خاطر بیشتری در مقابل خطارت احتمالی اقدام به گزارش دهی تخلفات کنند که موجب کاهش مفاسد مالی و اداری شده و مسلما کاهش این مفاسد موجب اعتماد بیشتر مردم به حاکمیت وهمچنین توجه به دیگر ارزش های دینی می شود.
از زمانى که قیام امام حسین (ع) با آن شرایط اتفاق افتاد، پرسشهایی مطرح شد که انگیزه اصلى امام (ع) از این اقدام چه بوده است؟ آیا دعوت کوفیان فلسفه قیام آن حضرت بوده؟ آیا دستیابى به حکومت، علت اصلى این نهضت بوده است؟ اگر هدف اصلى قیام، اصلاح وضعیت امت و جامعه اسلامى بود، آیا حضرت نمىتوانست به شیوه مسالمتآمیز به هدف خویش جامه عمل بپوشاند؟ و دهها سؤال و ابهام دیگر.
بر اساس آنچه از روایات و نقلهای تاریخی به دست ما رسیده، چهار هدف را براى فعالیتهاى امام حسین (ع) در عصر حاکمیت یزید از جمله احیاى مظاهر و نشانههاى اسلام اصیل و ناب محمدى (ص)، اصلاح و بهبودى در وضع شهروندان، مبارزه با ستمگران اموى برای تأمین امنیت مردم ستمدیده و فراهم ساختن بسترى مناسب براى عمل به احکام و واجبات الهى میتوان مطرح کرد.
شاهد این مدعا متن وصیتنامهای است که سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه براى وى نوشت: انِّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِى اُمه جَدِّى محمد (ص) اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهى عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیره جَدِّى محمد (ص) و اَبى عَلىِّ بنِ اَبِى طالِب (ع)؛ من از روى سرمستى و گستاخى و تبهکارى و ستمگرى از مدینه خارج نشدم؛ بلکه براى اصلاح امت جدم خارج شدهام. مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به سیره جد و پدرم على بن ابیطالب (ع) عمل کنم. با توجه به اهمیت موضوع و آغاز ماه محرم بر آن شدیم که در سلسله مصاحبههایی به بیان علل قیام امام حسین (ع) بپردازیم که در بخش پنجم آن با حجتالاسلام والمسلمین جواد ابوالقاسمی کارشناس ارشد شبکه جهانی ولایت و پژوهشگر تاریخ اسلام گفتوگو کردیم که در ادامه میآید:
در زمان صدر اسلام شاهد بروز و ظهور گروههای اشرافی به عبارتی آقازادهها بودیم. به گونهای که ۵ دهه بعد از رحلت پیامبر (ص) همین گروه حادثه کربلا و شهادت امام حسین (ع) را موجب میشوند. درباره شکلگیری این جریان آقازادگی به خصوص فساد درون حاکمیت اسلامی توضیح دهید.
إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَینْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْی»؛ در حقیقت، خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مىدهد و از کار زشت و ناپسند و بغی باز مىدارد.(سوره نحل آیه ۹۰) از مهمترین گناهانی که در قرآن از آن بازداشته شده است، بغی است؛ خدای متعال در قرآن کریم ۲ نوع برخورد با مردم را بغی دانسته و مورد توبیخ قرار داده است؛ اولین مورد، سرکشی (همراه با درگیری) گروهی از مسلمانان بر گروهی دیگر است، که در صورتی که حاضر به قبول و پذیرش دستور الهی و صلح میان مسلمانان نشود، باید با آنها به مقاتله پرداخت.
وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ»(سوره حجرات آیه ۹) در روایات شیعه و سنی، این آیه بر درگیری لشکریان معاویه با امیرمؤمنان علی(ع) تطبیق داده شده است. (بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۷۲، ش ۴۳۶). گروه دیگری که فساد آنان، معادل فساد این گروه دیده شده است، کسانی هستند که تلاش برای ترویج آموزههایی که اکنون بر آن اقتصاد لیبرال گفته میشود، داشتند که نمونه اصلی آنها در قرآن قارون» پسر خاله حضرت موسی (ع) است.
خدای متعال در مورد قارون میفرماید: إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیهِمْ»(سوره قصص آیه ۷۶) در دیدگاه خدای متعال، ضرر قارون برای قوم موسی بیشتر از فرعون و هامان است و به همین دلیل، در هنگام ذکر دشمنان اصلی مستضعفان قوم موسی، در ابتدا نام قارون را برده و میفرماید: وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَینَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ»؛ و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاک کردیم] و به راستى موسى براى آنان دلایل آشکار آورد، و [لى آنها] در آن سرزمین سرکشى کردند و [با این همه بر ما] پیشى نجستند.(سوره عنکبوت آیه ۳۹)
این بدان معنی است که با وجود تمام ظلمهایی که فرعون و هامان داشتند، استکبار قارون از آنان بیشتر بود! و البته اینهمه تذکر قرآن، در مورد قارون و قارونیان، به خاطر وجود چنین خطری در امت اسلامی بود؛ خطری که ضرر آن همانند خطر جنگهای حکومتطلبان با امیرمؤمنان علی(ع) بود! و آثار مصیبتبار آن بر جامعه اسلامی بیشتر از آثار استکبار قارون بود؛ زیرا استکبار قارون در ابتدا با سد حکومتی حضرت موسی(ع) مواجه شد و پس از تلاش برای سرکشی بیشتر با عذاب الهی مواجه شد. اما استکبار مالی در امت اسلامی، بعد از رسول خدا (ص) و در زمانی شکل گرفت که رهبران اصلی حکومت، خود مروج این فکر بودند.
شاخصههای اصلی این فکر در ۳ نکته خلاصه میشد:
الف- معیار اولیه رشد و پیشرفت در نظر آنها میزان ثروت مالی است!
ب- ممکن است - در ظاهر- در نحوه تحصیل و به دست آوردن اموال، قوانین و شرع را مراعات کنند، ولی در نحوه مصرف، مطیع دستورات شرع نیستند.
ج- تلاش فراوان برای تجملگرایی و ترویج این روش دارند. (ر.ک سوره قصص، آیات ۷۶-۸۰)
البته این تغییرات در امت اسلامی یک شبه رخ نداد و با توجه به رفتارهای گروه حاکم، به صورت خواسته یا ناخواسته تدریج در بین نخبگان رواج پیدا کرد؛ که به صورت فهرستوار به آنها اشاره میشود:
۱. تعیین حقوق بالا برای حاکم جهت تأمین زندگی او و بستگانش - در حدود ۶۰۰ سکه طلا سالیانه برای خلیفه اول، به همراه تأمین سایر احتیاجات وی و خانوادهاش (ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبرى، ج ۳، ص ۱۸۵)؛ وی در مدت یک سال، توانست با این حقوق، باغی تهیه کند که محصول آن سالیانه ۲۰ وسق (تقریباً ۳۴۰۰ کیلوگرم) خرما بود! و آن را به دخترش بخشید، اما در هنگام وفات وصیت کرد که بین کل ورثه تقسیم شود. (بلاذری، أحمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج ۳، ص ۳۱۶).
۲. فرقگذاری در تقسیم بیتالمال و ویژهبخشیها در زمان خلیفه دوم؛ از جمله بخشیدن یک صندوق جواهر به عایشه همسر رسول خدا (ص)(أحمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج ۱، ص ۸۴).
۳. شروع اختلاف طبقاتی از زمان خلیفه دوم، به صورتی که وقتی خلیفه دوم از دنیا رفت، مجموع میراث او ۱۲۵۷۰۰۰ سکه (درهم معادل ۱۲۵۷۰۰ دینار طلا) بود.
۴. تبدیل شدن اختلاف طبقاتی به تجملگرایی و ترویج آن در زمان خلیفه دوم به خصوص توسط معاویه؛ به حدی که به او کسرای عرب میگفتند و وقتی خلیفه دوم نسبت به مظاهر تجملگرایی او اعتراض کرد در پاسخ گفت که چون ما در نزدیکی رومیان هستیم، باید در چشم آنها قدرتمند جلوه کنیم! و به همین سبب این چنین زندگی میکنم! و عمر نیز این سخن را از وی پذیرفت! (ابن عبد البر، یوسف بن عبد الله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ۳، ص ۱۴۱۷)
این اختلاف طبقاتی و ویژهخواریها در نظر بسیاری از کسانی که در آن زمان، از امکانات بهرهمند بودند، امری مشروع به حساب میآمد؛ یا به بهانهای که معاویه مطرح کرده بود، و یا به نظر آنها چون بر اساس دستور حاکم اسلامی و قوانین جامعه صورت گرفته بود، اشکالی نداشت!
اما وقتی خلافت به امیرمؤمنان علی (ع) بازگردانده شد، آن حضرت به عنوان خلیفه وقت در نظر ایشان، از چنین ویژهبخشیهایی امتناع کرده و فرمودند این اموال را حتی اگر مهر نتان کرده باشید، پس خواهم گرفت (شریف رضی، نهج البلاغة، ج ۱، ص ۴۶). به همین سبب این گروه از سرمایهداران بنای مخالف با ایشان گذاشته و تمام تلاش خود را برای ساقط کردن حکومت علوی انجام دادند! به حدی که از ایشان نقل شده است که اساس مشکل خویش را همین گروهها معرفی کرده میفرمایند: به چند نفر گرفتار شدم؛ عایشه که از همه بیشتر از او اطاعت میکردند، طلحه که از همه زیرکتر بود، زبیر که از همه شجاعتر بود، یعلی بن منیه که از همه ثروتمندتر بود و عبد الله بن عامر که از همه بخشندهتر بود.(صفدی، الوافی بالوفیات، ج ۲۹، ص ۱۴)
یعلی بن منیه (أمیه) همان کسی بود که هزینه تجهیز لشکر جمل را فراهم کرد و عبد الله بن عامر، کسی بود که یزدگرد را شکست داد و اموال فراوان به دست آورد، و به دستور عثمان، آن را در بین بستگان خویش و افراد با سابقه در اسلام پخش کرد! و اولین کسی بود که بعد از اسلام لباس خز میپوشید! (ابن اثیر جزری، اسد الغابة، ج۳، ص ۲۹۳)
خب! زمانی که امام علی (ع) حکومت را در دست گرفتند چه برخوردی با شیوه و منش سرمایهداری خلفای پیشین اتخاذ کردند؟
در این مرحله، برخورد اصلی امیرمؤمنان علی (ع) با این افراد در چند بخش صورت گرفت:
الف. جلوگیری از ویژهخواری و تقسیم مساوی و عادلانه اموال بیتالمال.
ب. تلاش برای بازگرداندن اموالی که بر اساس تقسیم ناعادلانه گردآوری شده بود.
ج. عزل نیروهای مفسد و کسانی که این روش حضرت را بر نمیتافتند.
د. مقابله با مظاهر تجمل، حتی در مورد اموال حلال و مشروع، به خصوص در مورد مسئولان.
ه. زندگی زاهدانه و متواضعه خود رهبر، برای نشان دادن سیره و روش صحیح و یاد آوری نحوه زندگی رسول خدا (ص) به مردم و مسئولان.
این روش حضرت (ع)، باعث شد که تعدادی از کسانی که در گذشته، سابقه آنها با زندگی با روش تجملگرایانه عجین شده بود، دوباره به روش سابق برگردند؛ از جمله آنها یعلی بن أمیه است که در انتها به سپاه حضرت (ع) ملحق شده و با اصلاح روش خویش در رکاب حضرت به شهادت رسید؛ یا یکی از فرزندان عباس عموی پیامبر (ص) که در برههای با سرقت اموال بیت المال، به حجاز رفته و در آنجا برای خود زندگی مرفهی تدارک دیده بود؛ که امیرمؤمنان (ع) به او تذکر خاص داده و فرمودند در صورتی که این اموال را برنگردانی، با شمشیری که به هر کس با آن ضربت زدم، به آتش وارد شد، به تو نیز ضربت خواهم زد! (شریف رضی، نهج البلاغة، ج ۳، ص ۶۵). وی نیز اموال را بازگردانده و دوباره در زمره شیعیان حضرت قرار گرفت.
۵. در مرحله بعد، و پس از شهادت آن حضرت، این ویژه خواریها که اثر خود را در دلهای بسیاری گذاشته بود، سبب گسترش ارتداد و بیبندباری در جامعه شده و با تغییر ذائقه عموم مردم، آنها را به سرعت به سمت بیبند و باری سوق داد! و کار به جایی رسید که یزید بن معاویه، کارهایی را که در دربار پدرش به صورت مخفی انجام میشد، به صورت علنی انجام دهد؛ و فهرست بلند بالایی از گناهان و رذایل اخلاقی را در مقابل مردم انجام داد!
این دوران که نسل دوم بعد از پیامبر(ص) روی کار آمده و امور اجرایی جامعه را در اختیار داشتند، هیچ یک از فرزندان افراد ویژهخوار، به خود جرأت مقابله با فساد را نمیدادند! و در مورد هیچ یک از آنها نقل نشده است که برای مبارزه با فساد تلاش کرده باشند! بلکه اغلب آنها (با دلایل، توجیهات و بهانههای مختلف) زندگی مرفهانهای برای خود درست کرده و حتی اگر در تاریخ از آنها محرماتی مانند شرب خمر و . نقل نشده باشد، اما تجملگرایی و عافیت طلبی آنها ذکر شده است؛ عبد الله بن عمر از این دسته است. که میگفت چون همسر من علاقه زیادی به زندگی تجملاتی دارد، من نیز مجبورم اینگونه زندگی کنم! (بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۹۸۶)
بلکه امر در مورد فرزندان اینگونه افراد بیشتر مشارکت در فسادها و جنایات دربار حاکم بود؛ عبید الله بن زیاد که پدرش در زمان معاویه، به او پیوست و جزو ویژهخواران شد، مسؤولیت به شهادت رساندن سید الشهدا (ع) را به عهده گرفت. شریح قاضی که در زمان امیرمؤمنان (ع) جوانی بود که به خاطر ذکاوت بالا، با درسهایی که از حضرت فراگرفته بود، مسئولیت قضاوت را بر عهده گرفته بود، خود فتوا به قتل مسلم بن عقیل و کشتن سید الشهدا (ع) صادر کرد.
محمد بن اشعث که پدرش از بزرگان قبایلی بود که در زمان خلافت خلیفه اول، به حکومت نزدیک شده بودند، از رؤسای لشکریانی بود که به جنگ سید الشهدا (ع) آمد. بیشتر فرماندهان سپاه یزید و عبد الله بن زیاد، فرزندان کسانی بودند که در دوران خلفا، از بخششهای خاص بهرهمند شده و زندگی تجملاتی برای خود فراهم کرده بودند! گروه اندکی از فرزندان اینگونه افراد که به درگیری با دستگاه حاکم پرداختند - مانند عبد الله بن زبیر- نیز به دنبال رسیدن به چنین جایگاه و مناصبی بودند و زندگی آنها پر از موارد تجملگرایانه است.
در واقع شهادت سید الشهدا (ع) معلول این حرکت خزنده است که به گفته قرآن خود نوعی بغی و مانند فتنهای بزرگ در امت است. و از همین روی سید الشهدا (ع) خطاب به قاتلین خویش فرمودند: آنچه به شما به صورت خاص داده شده است، به حرام بر روی هم انباشته شده است، و شکمهای شما از حرام پر شده است! (خوارزمی، مقتل الحسین، نجف، ج ۱، ص ۲۳۲)
درباره این سایت